قربانی به نام پژمان جمشیدی
اتهام تجاوز به یک شخصیت مشهور، چه بهدرستی و چه بهغلط، همواره یک موضوع حساس و پیچیده است. این نوع اتهامات نه تنها تأثیرات عمیقی بر شخص متهم میگذارد بلکه ممکن است بر افکار عمومی و جامعه نیز اثراتی منفی برجای گذارد. یکی از شخصیتهایی که اخیراً در معرض چنین اتهامی قرار گرفته، پژمان جمشیدی، بازیگر معروف سینما و تلویزیون ایران است. اما سوال اینجاست که در چنین شرایطی چگونه باید با این موضوع برخورد کرد؟ آیا باید تا زمان روشن شدن حقیقت، فرد را بهعنوان مجرم پذیرفت یا باید به اصل «بیگناهی تا اثبات خلاف» احترام گذاشت؟
در این مقاله، قصد داریم به بررسی این موضوع از ابعاد مختلف اجتماعی، فرهنگی و اخلاقی بپردازیم و تحلیل کنیم که چرا نباید پیش از اثبات جرم، به افراد اتهام وارد کنیم و در مواجهه با چنین اتهاماتی باید چه رویکردهایی اتخاذ شود.

۱. تحلیل اجتماعی اتهام تجاوز به پژمان جمشیدی
قبل از اینکه وارد جزئیات این اتهام شویم، باید به این نکته توجه کنیم که این نوع اتهامات چقدر میتواند برای فرد و جامعه زیانبار باشد.
صرفنظر از اینکه آیا جرمی واقع شده یا خیر، شرایط وقوع آن و جزئیات اتفاقات، و اینکه در نهایت فرد محکوم میشود یا نه، در اینجا به موضوعی چالشبرانگیز در جامعه اشاره دارم که خواستم آن را با شما به اشتراک بگذارم. یکی از معضلات ملموس در کشور ما، به دام انداختن همصنفان و قربانی کردن رقبا بهمنظور خارج کردن آنها از مسیر و حذف قدرت و محبوبیتشان است. این اتفاق نهتنها در میان سیاستمداران، اساتید دانشگاه، وکلا، تاجران، پزشکان و هنرپیشگان، بلکه در بسیاری از دیگر حرفهها نیز دیده میشود. متأسفانه، ضعف فرهنگی عامل اصلی وقوع چنین رفتارهایی است.
۲. ریشههای فرهنگی و اجتماعی تهمتزنی
در جامعه ایران، بهویژه در میان افراد مشهور، گاهی رقابتهای ناعادلانه و فشردهای شکل میگیرد. بسیاری از افراد برای حفظ موقعیت خود، ممکن است دست به رفتارهای غیرمنصفانه بزنند. یکی از این رفتارها، تهمتزنی به رقبای خود است تا آنها را از میدان رقابت خارج کنند. این نوع رفتارها نهتنها آسیبهای جبرانناپذیری به فرد هدف وارد میکند بلکه بهطور کلی به فرهنگ جامعه آسیب میزند.
شخصاً من نیز بیش از یک دهه پیش در یکی از دانشگاهها شاهد چنین اتفاقاتی بودم. آن زمان که در تدریس دانشگاه اعتبار خوبی داشتم، یکی از مسئولین دانشگاه فردی را مأمور کرد تا با رفتارهای نادرست و نزدیکی غیرمتعارف به من، سیگنالهایی مثبت دریافت کرده و با مدارک به مسئولین دانشگاه مراجعه کند تا بتوانند مرا از آن دانشگاه اخراج کنند. خوشبختانه، این نقشه به نتیجه نرسید و من با سربلندی از این موقعیت بیرون آمدم.
این نوع رفتارهای نادرست، نه تنها به فرد متهم آسیب میزند، بلکه به جامعه نیز ضربه میزند. وقتی فردی بدون هیچگونه دلیل منطقی و مستند، هدف چنین حملات ناعادلانهای قرار میگیرد، این امر میتواند منجر به تضعیف اعتماد عمومی در نهادها و سازمانها شود.
۳. جامعهشناسی و پیامدهای روانی تهمتزنی
یکی از نکات بسیار مهم در این نوع اتهامات، تأثیرات روانی آن بر فرد متهم است. وقتی فردی بهطور نادرست متهم به جرمی مانند تجاوز میشود، این موضوع میتواند تأثیرات روانی شدید و حتی آسیبهای بلندمدت بر او بگذارد. حتی اگر فرد در نهایت بیگناهی خود را اثبات کند، تبعات روانی و اجتماعی آن اتهام ممکن است برای همیشه با او باقی بماند.
از یک طرف، فرد متهم ممکن است دچار اضطراب، افسردگی و کاهش اعتماد به نفس شود. از طرف دیگر، او ممکن است روابط خود را با دیگران از دست بدهد و حتی فرصتهای شغلی و حرفهای خود را تحت تأثیر قرار دهد. این اتفاقات نهتنها به فرد آسیب میزند بلکه بر جامعه نیز اثرات منفی خواهد داشت.
۴. لزوم احترام به اصل بیگناهی تا اثبات خلاف
در جوامع مدرن و دموکراتیک، یکی از اصول پایهای حقوقی، اصل «بیگناهی تا اثبات خلاف» است. این اصل بهطور صریح به این معناست که هیچ فردی نباید پیش از اثبات جرم، بهعنوان مجرم شناخته شود. در مورد اتهاماتی چون تجاوز، این اصل اهمیت ویژهای دارد. پیشداوری و تهمتزنی به افراد نهتنها منجر به آسیبهای اجتماعی و روانی برای فرد متهم میشود، بلکه اعتماد عمومی به نظام قضائی و حقوقی را نیز تضعیف میکند.

۵. آسیبهای اجتماعی ناشی از تهمتزنی
در کنار آسیبهای فردی، تهمتزنی و شایعهسازی میتواند آسیبهای اجتماعی گستردهای به همراه داشته باشد. این نوع رفتارها میتواند باعث شکافهای عمیق در جامعه شود و زمینهساز بیاعتمادی عمومی گردد. هنگامی که رسانهها و افراد بهجای احترام به حریم خصوصی افراد، تنها به شایعات و تهمتها دامن میزنند، این امر باعث ایجاد فضای مسموم در جامعه میشود که هیچکدام از اعضای آن از آسیبها مصون نخواهند بود.
۶. آموزش و فرهنگسازی برای مقابله با تهمتزنی
یکی از مهمترین راهکارها برای مقابله با چنین رفتارهایی، آموزش و فرهنگسازی در جامعه است. آموزش اخلاق اجتماعی و احترام به حقوق دیگران میتواند بهطور قابلتوجهی از بروز این مشکلات جلوگیری کند. علاوه بر این، رسانهها باید مسئولیتپذیری بیشتری در نشر اخبار و اطلاعات داشته باشند و از دامن زدن به شایعات خودداری کنند.
مؤسسات آموزشی و فرهنگی باید برنامههای آموزشی را در راستای آگاهی بخشی به مردم در خصوص حقوق فردی و اجتماعی، عدالت و انصاف در قضاوتها، و اهمیت اخلاق اجتماعی راهاندازی کنند.
۷. نتیجهگیری
اتهام تجاوز به پژمان جمشیدی و دیگر شخصیتهای مشهور باید با دقت و انصاف بررسی شود. در جامعهای که تهمتزنی و شایعهسازی رواج پیدا کند، علاوه بر آسیبهای روانی به افراد، جامعه نیز دچار بحرانهای اخلاقی و اجتماعی میشود. بنابراین، مهم است که رسانهها و جامعه به جای دامن زدن به شایعات، بهدنبال بررسی منصفانه و با دقت چنین اتهاماتی باشند. تنها در این صورت میتوانیم به جامعهای عادلانه و مسئولیتپذیر دست یابیم.